˙·٠•●♥یه دخی تنــــها♥●•٠·˙
!!...کاش میفهمیدی برای اینکه تنهایم نمیخواهمت... برعکس برای اینکه میخواهمت تنهایم...!!
عـــــاشق” را کـــه بــرعکــــس کنـــی , می شــــود : “ قـــشاع ”
دهخــــدا را می شــناسی ؟!
لــــغت نــامه اش را کــــه بــاز کـــردم نـــوشته بود: قــــشاع :
" دردی که آدم را از درمـــــان مایــــوس میکند " ...!
برچسبـهـ ـا :
شایـــد تنهـــا کســی نیستم کـــه دوستـــــ❤ــــت دارم. . .
امــــّـــا . . .
کــسـی هستم کـــه تنهـا تــــو را دوســــ❤ـــــت دارم . . .
وایـــــن. . .
تنها تفـــــاوت من با آدمهـــای دور و برتــه. . .
وتـــــو...
نمیتونـی بفهمــــی چــــی میگـــــم ! ! !
برچسبـهـ ـا :
چه رسم جالبیست... محبتت را میگذارند پای احتیاجت...
صداقتت را میگذارندپای سادگیت...
سکوتت را میگذارند پای نفهمیت...
نگرانیت را میگذارند پای تنهاییت...
وفا داریت را پای بیکسیت...
وآنقدر تکرار میکنند که خودت باورت میشودکه تنهایی و بیکس ومحتاج...
برچسبـهـ ـا :
هرگز... از 3 نفر هرگز متنفر نباش: فروردینی ها.مهری ها.اسفندی ها چون بهترینند!!!
3نفر رو هرگز نرنجون: اردیبهشتی ها.تیری ها . دی ها چون صادقند!!!
3 نفر رو نذار هیچوقت از زندگیت برن: شهریوری ها.اذری ها.ابانی ها چون به درد دلت گوش می دهند!!!
!3 نفر رو هرگز از دست نده: مردادی ها.خردادی ها.بهمنی ها چون دوست واقعی اند!!!!
شما کدومی؟؟؟
برچسبـهـ ـا :
آيا مي دانيد
وقتی در حال حمل قرآن هستيد شيطان دچار درد شديد در سر ميشود
وباز كردن قرآن شيطان را تجزيه ميكند وبا خواندن قرآن به حالت غش فرو ميرود
و خواندن قرآن باعث در اغما رفتنش ميشود و
آيا می دانيد
زمانی كه می خواهيد دوباره اين پيام را به ديگران منتقل كنيد
شيطان سعی خواهد كرد شما را منصرف سازد
فريب شيطان را نخورو کپی کن . . . !
برچسبـهـ ـا :
برای بعضـــی دردها نه میتوان گریــــــه کَــرد...
نه میتوان فریــــــآد زد
برای بعضـــی دردها فقـــط میتوان نگــــاه کَرد
و بی صـــــدا شکست . . .
برچسبـهـ ـا :
ببین مخاطـــــــــــب خاص اگه هیــــــــــــــچی بهت نمیگم
وســــــــ✘ــــــکوت میکنم بخاطر شخصیت خودمه
وگـــــــــــرنه تو خــــــــــیلی زیر ســــــــوالی؟
برچسبـهـ ـا :
توی این چند سال عمرم یه چیزو خوب فهمیدم...
گذر زمان هیچ چیز و حل نمی کنه...
فقط ماست مالی میکنه... ..
برچسبـهـ ـا :
چقــــــــــدر سخــــــــــــــــته...
کسی رو که دوسش داری نتونی بهش بگی که دوسش داری
برچسبـهـ ـا :
ایـن روزهـا 【نـبـضـم】 ڪـُـنـد مـﮯزنـد
【قـلـبـم】 تـیـر مـﮯڪشـد دارم
صـداﮮ ِ خـورد شـدن ِ 【احـسـاسـم】 را
لا بـﮧ لاﮮ ِ چـرخ دنـده هـاﮮ ِ زنــدگــــے مـﮯشـنَـوم.....
برچسبـهـ ـا :
خدایا میخوام ازناگفته های دلم برات بگم
ولی هرچی فکرمی کنم خودت بهتر ازمن میدونی
چندبار هم بهت گفتم ولی هربار میگی
سرنوشت تواینه خدایا نمیشه این سرنوشت روازسرنوشت؟؟؟
برچسبـهـ ـا :
هيـــس! سكوت بهترين جوابـﮧ
سكوت نشونـﮧ آرامش توست
سكوت نشونـﮧ ارزش توست
سكوت نشونـﮧ وقار توست.
1) امام علی (ع)فرمودند:کثرت سکوت باعث ابهت و بزرگی میشود
منبع:http://mosbataye-bahejab.blogfa.com
برچسبـهـ ـا :
هی تو… نمیدانم نامت را چه بگذارم… .
مخاطب خاص!
.تمام زندگی!
.دلیل نفس کشیدن!
.همه ی وجود…
یا تنها عشقم…
به هرنامی که باشی بدان…
آرام……برایت جان میدهم...
برچسبـهـ ـا :
اﺳﺘﺎﺩ ﺻﺪﺍﻣﻮ ﺩﺍﺭﯼ ؟ ﺑﻪ ﺍﺣﺘﺮﺍﻣﺖ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﺣﺘﯽ ، ﻣﻦ . . . ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ﺑﻪ ﻋﻤﺖ ﮐﺎﺭﯼ ! ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﯿﻢ ،
ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻣﯿﺪﻭﻧﺴﺘﯽ . . .ﺗﺮﻡ ﺁﺧﺮﻡ ﻭ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﺗﺮﻡ نی ﺍﻭﻥ ﺣﺴﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺗﺮﻡ ﺍﻭﻝ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻫﺴﺖ
ﺷﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺍﻭﻟﺸﻢ ﻣﻦ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﺮﻣﯿﺪﺍﺷﺘﻢ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺩﺭﺱ ﺭﻭ ﻫﻤﻪ ﺣﻀﻮﺭﯼ ﻫﺎﻡ ، ﺑﺴﺘﯽ ﭼﻄﻮﺭ ﭼﺸﺎﺗﻮ ؟
ﻫﯿﺲ ﻫﯿﭽﯽ ﻧﮕﻮ ﻓﻘﻂ ﺑﺒﺮ ﺻﺪﺍﺗﻮ ! ﺑﺒﯿﻦ ﭼﻪ ﺩﭘﺮﺳﻢ ! ﺑﺒﯿﻦ ﭼﻪ ﺑﯽ ﺣﺴﻢ !
ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﮐﻞ ﻭﺍﺣﺪﺍﻡ ﺑﻪ ۴۰ ﻫﻢ ﻧﻤﯿﺮسن … گویا استاد کم نیاورده و جواب آرمین رو داده !
ﭼﻘﺪﺭ ﺍﺳﺘﺮﺱ ﺩﺍﺭﯼ ﺗﻮ آﺭﻭﻡ ﺑﺎﺵ ، ﺑﯿﺨﯿﺎﻝ نمره ﻭ ﻭﺍﺣﺪﻫﺎﺵ ﯾﻪ ﺳﺮﯼ ﻣﺸﮑﻼﺕ ،
هنوز ﺗﻮﯼ برگه ﻫﺎﺕ ﻫﺴﺖ ،
ﮐﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﯿﺎﻡ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺍﻭﻥ ﻧﻘﺼﺎﺵ ﻧﻪ ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﻡ ﮐﻤﺸﻪ ﻧﻤﺮﺕ ﻣﻦ ﺑﺎ ﮐﺎستیای ﺍﯾﻦ برگه اﺕ ،
ﮐﻨﺎﺭ ﻣﯿﺎﻡ ﻭ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﻧﻤﯿﺪﻡ ، ﮐﻢ ﻧﻤﺮﻩ ﺍﺻﻼ …
آرمین هم که هیچ رقمه از رو نمیره : … ﺩﯾﻮﻭﻭﻧﻪ . . . ! ﺍﮔﻪ ﻧﻤﺮﻩ ﻧﺪﯼ ﺩﻟﺨﻮﺷﯽ ﺑﺮﺍﻡ ﻧﻤﯿﻤﻮنههه
اینو بدون ﻫﯿﭽﮑﯽ مث ِ من درساشو نمیخونه!!
برچسبـهـ ـا :
یعــــنی می رسـَد روزی کـــه رویِ همـین صفـحـه بنوـیسم
آمــــــــــــــد!!
برچسبـهـ ـا :
این روز ها... اگـــ ـــر خون هم گـــ ــریه کنی...
عمق همدردی دیگـــران با تو... یک کلمه است! آخـی...!
برچسبـهـ ـا :
کاش خدا می اومد و میگفت: دیوونه م کردی...
بیا اینم اونی که میخواستی....!!!
برچسبـهـ ـا :
متــــــــاسفم… نه برای تو که دروغ برایــــت خـــود زندگیست…
نه برای خودم که دروغ تنهـــا خط قرمز زندگیـــستــــ بـــرایم….
متاسفم که چرا مزه ے عشـــــــق را…. از دستـــــــــ تــــــو چشیــــدم….
تا همیشه در شکـــــــــــ دروغ بودنش بمـــانم….
برچسبـهـ ـا :
آموختم كه خدا عشق است و عشق تنها خداست...
آموختم كه وقتي نا اميد مي شوم،خدا با تمام عظمتش عاشقانه انتظارم را مي كشد تا دوباره
به رحمتش اميدوار شوم...
آموختم اگر تا كنون به آنچه خواستم نرسيدم،خدا برايم بهترينش را در نظر گرفته...
آموختم كه زندگي سخت است ولي من از او سخت ترم...
از خدا بهترين ها را برايتان آرزو مي كنم...
برچسبـهـ ـا :
يه پسر انگليسي به پسر ايراني ميگه: چرا خانوماتون با مردا دست نميدن؟
يعني انقدر مرداتون شهوت پرستن؟
پسر ايرانيه ميگه: چرا هر مردي نميتونه دست ملکه شمارو لمس کنه؟
پسر انگليسي عصباني ميشه و ميگه: ملکه فرد عادي نيست فقط با افراد خاص دست ميده.
پسر ايراني ميگه: خانوم هاي سرزمين من همه ملکه اند...
برچسبـهـ ـا :
هی اقا پسر با توام.... اره با تو داداش من...
دختر از جنس شیشس!!! مواظب باش او را نشکنی!!!
که اگر بشکند... خورده هایش بی جواب نمیگذارندت!!!
مراقب شیشه خورده هایش باش!!! ممکن است اتفاقی در قلبت فرو رود...
همان گونه که تو اتفاقی او را شکستی!!!
برچسبـهـ ـا :
اعراب به ما آموختند ...بجاي خوراك بگوييم غذا كه خود به ادرار شتر مي گفتند .
اعراب به ما آموختند براي شمارش خودمان بجاي تن از نفر كه خودشان براي شمارش شتر بكار مي بردند استفاده كنيم .
اعراب به ما آموختند كه به جاي واق واق سگ بگوييم پارس كه نام اوليه سرزمينمان است .
اعراب به ما آموختند بگوييم شاهنامه آخرش خوش است زيرا آخر شاهنامه ايرانيان از اعراب شكست خوردند .
آيا وقت آن نرسيده كه فرهنگ ريشه اي خود را از اينهمه ناآگاهي رها كنيم!!؟
برچسبـهـ ـا :
فارس،،نژاد پرست نیست (مگه کوروش نژاد پرست بود؟)
رشتی بی غیرت نیست (مگه میرزا کوچک خان بی غیرت بود؟)
مازندرانی کله ماهی خور نیست (مگه نیما کله ماهی خور بود؟)
لر هالو نیست (مگه لطف علی خان يا آريوبرزن هالو بود؟)
ترک زبان عر عر نمی کنه (مگه شهریار عر عر می کرد؟)
قزوینی همجنس باز نیست (مگر علامه دهخدا همجنس باز بود؟)
خراسانی بادیه نشین و بدوی نیست (مگر دکترشریعتی بادیه نشین بود؟)
ايرانی به خودت بيا ببين چی و به كي میگی.... کپی نکنی ایرانی نیستی!!!
برچسبـهـ ـا :
تا حالا فكر كردید چرا دخترا بهتون میگن داداش؟خوبه بعضی از پسرا بدونن كه چرا دخترا بهشون میگن داداش
میگن داداش : یعنی زیاد بهم نزدیك نشو میگن داداش : كه وقتی مزاحم پیدا كردن بتونن با كمك داداشی
ردش كنن
میگن داداش : كه وقتی ناراحتن با یكی حرف بزنن میگن داداش : كه وقتی میخوان لج یكی رو در بیارن
از داداش كمك بگیرن
میگن داداش : كه گاهی چیزایی رو كه نمیدونن ازشون یاد بگیرن
میگن داداش : یعنی من نمیخوام دوست پسر داشته باشم بی خیال من شو
میگن داداش : كه هم باهات حرف بزنن و هم از هر پیشنهاد ناراحت كننده ای در امان باشن
میگن داداش : چون محبت داداش از دوست پسر بیشتره!
ارهه اینه!!!
برچسبـهـ ـا :
בرستــــ استـــ ڪِـﮧ بعضے ها بوבه اند... و بعضے ها هستنــב ...
و خیلے ها همـ بعـבا مے آینـב ...اما من مے خواهمـ عزیز ِ בلـــ تو باشمــ ..!
مے בانی ... ؟؟ این را از همه بیشتــر בوست בارمـ .
برچسبـهـ ـا :
ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺳﻔﺖ ﺑﭽﺴﺒﯿﺪ ! ﻗﺪﺭ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺪﺍﻧﯿﺪ ... !
ﺍﺭﺯﺍﻥ ﻧﻔﺮﻭﺷﯿﺪ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺭﺍ؛ﺑﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ،ﺑﻪ ﺣﺮﻓﯽ،ﺑﻪ ﻧﻘﻠﯽ،ﺑﻪ ﻫﺪﯾﻪ ﺍﯼ،ﺑﻪ ﺍﻧﺪﮎ ﺗﻮﺟﻬﯽ .. !
ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﺗﻼﺵ ﮐﻨﺪ. ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻧﺘﺎﻥ ﻫﺰﺍﺭ ﺭﺍﻩ ﺭﺍ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﮐﻨﺪ !..
ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﻗﺪﺭﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺪﺍﻧﺪ .ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﺑﻬﺎﯾﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﺩ !
ﺁﺩﻣﻬﺎ ﭼﯿﺰﻫﺎﯼ ﻣﻔﺖ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻣﺪﻩ ﺭﺍ ﻣﻔﺖ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ !
ﮔـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــﺮﺍﻥ ﺑﺎﺷﯿﺪ !
برچسبـهـ ـا :
ﺩﺭ ﻣﺮﺩ ﻫﺎ :ﺣﺴﯽ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺍﺳﻤﺸﻮﻣﯿﺬﺍﺭﻥ "ﻏﯿﺮﺕ" ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﻮﻥ ﺣﺲ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻤﻬﺎ ﻣﯿﮕﻦ "ﺣﺴﺎﺩﺕ"
ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﺑﻪ ﻫﺮﺩﻭﺷﻮﻥ ﻣﯿﮕﻢ "ﻋﺸﻖ" .ﺗﺎ ﻋﺎﺷﻖ ﻧﺒﺎﺷﯽ
ﻧﻪ ﻏﯿﺮﺗﯽ ﻣﯿﺸﯽ ﻧﻪﺣﺴﻮﺩ!!!
برچسبـهـ ـا :
یکــی از مزایای پایین اینترنت اینه که
فرهنگ انتظار در ما نهادینه میشه...خخخ
برچسبـهـ ـا :
سالهــــا بعـــد
من در کنار یک مـــرد زندگـــی میکنم مردی که اسمش تو شناسنامم ثبت شده و همســــر من محسوب میشه،
مردی که شاید من زنِ روياهاش باشــــم اما اون هیچ وقت مــــرد رویاهای من نمیشـــــه چون رویایــــی ترین
کســـی که میخواستـــم تو بودی ... جسمـــم کنار اون میخوابـــه امــــا افکارم در کنار تــــو . سالهــــا بعد ، بي
هوا وقتـــــی یادت ميوفتـــــم ، فقط به این فکر میکنــــم که خوشبختــــی یا نــــه!؟ .... شایــــد اسم تو رو
گذاشتــــم روی پســــرم ، سالهـــــا بعد مــــن زنیم که از عذاب وجدان داره ميميــــــره زنــــی که به تو فکر
میکنه اما ، کنار یک مرد دیگست زنـــــی که به دوست داشتن های مـــــرد دیگه پاسخ میده اما نــــه از تــــه
دل ... سالهــــا بعد وقتـــــی همــــه خوابــــن ميرم تو آشپزخونـــــه و تو اون نور کم سوی چراغ خواب به
توفکر میکنم ... و به این فکر میکنم که زندگیم
چجوری میشد اگه تو همســـــرم بودی ؟ در حالی که دارم تو فکرت غرق میشم ...
مـــــن با عذاب و با دلــــی پر از غم باید برم کنار مــــردی بخوابم که همیشه آرزو میکنم تو جــــای اون بودی ...
سالهـــــا بعد این موقع تـــو کنار کســــی هستــــی که شاید دوستش داری یا نه... امــــا مــــن کنار كسيــــم
که فقط باهاش هــــم خونـــه ام ... سالهــــا بعد من زنیــــم با موهـــــای سفید و چهره ای خستـــــه ..زنـــــی
کــه خیلــــی ها ميشناسنش امــــا اون با هیچکس جز یاد تو آشنا نیست...!!
برچسبـهـ ـا :
سالهاست...
که منتظر آمدن روز های بهترم...!!
ولی نمیدانم چرا هنوز هم دیروزها بهتر بودند...!!
برچسبـهـ ـا :
چه خوب میشد...
آدم ها یک نفر را هر روز دوست داشته باشند....
نه هر روز یکی را!!!
برچسبـهـ ـا :
گـــاهی اوقات باید بگذری و بگذری و بروی...
وقتـــــی میمانی از خــــــودت یک...
احمق میسازی!!
برچسبـهـ ـا :
گـــــر بدانم پشـت پلکــم خانه ی تــــــــوست....
بخــوابم تا قیامت چــــــون دلم دیوانه ی تـــوست..!!
برچسبـهـ ـا :
سکـــــوت کن!! بگذار بغض هایت سربسته بماند....
گاهــی سبک نشوی...سنگیـــن تری!!
برچسبـهـ ـا :
شخصیت منو با برخوردم اشتباه نگیر...
شخصیت من چیزیه که مــــن هستم...
اما برخورد من بستـــــگی داره به اینکه...
" تــــــــو کــــــــی باشـــــــی!!"
اووووفتاد!!!
برچسبـهـ ـا :
هیچگاه...
عشق را گدایی نکن! چـــون...
معمولا چیز با ارزش را به گدا نمیدهند!!!
برچسبـهـ ـا :
اگه...
خاطرخواه زیاد دارے ...
معنیش این نیست که فوق العاده بـی نقصے ...
شاید خیلـےارزانـی...
وگرنه ارزانــے را که همه در دست دارند ... !
برچسبـهـ ـا :
پرسیدن....
دوستش داری؟ گفتم:دنیای منه..
پریسیدن دوستت دارد؟گفتم بزرگترین سوالمه...!!.
برچسبـهـ ـا :
تـــــــف تو روح اونایی که....
وقتی خوشن میس کالشونیم....
وقتــــــی تنها میشن رفیق فابشونیم....
برچسبـهـ ـا :
(قشنگه بخونید)
دخترک
شانزده ساله بود که برای اولین بار عاشق پسری شد. پسر قدبلند بود، صدای
بمی داشت و همیشه شاگرد اول کلاس بود. دختر خجالتی نبود اما نمی خواست
احساسات خود را به پسر ابراز کند، او از اینکه راز این عشق را در قلبش نگه
می داشت و دورادور او را می دید احساس خوشبختی می کرد.
در آن روزها، حتی یک سلام به یکدیگر، دل دختر را گرم می کرد. او که ساختن
ستاره های کاغذی را یاد گرفته بود هر روز روی کاغذ کوچکی یک جمله برای پسر
می نوشت و کاغذ را به شکل ستاره ای زیبا تا می کرد و داخل یک بطری بزرگ می
انداخت. دختر با دیدن پیکر برازنده پسر با خود می گفت پسری مثل او دختری
با موهای بلند و چشمان درشت را دوست خواهد داشت.
دختر موهایی بسیار سیاه ولی کوتاه داشت و وقتی لبخند می زد، چشمانش به باریکی یک خط می شد.
در
19 سالگی دختر وارد یک دانشگاه متوسط شد و پسر با نمره ممتاز به دانشگاهی
بزرگ در پایتخت راه یافت. یک شب، هنگامی که همه دختران خوابگاه برای دوست
پسرهای خود نامه می نوشتند یا تلفنی با آنها حرف می زدند، دختر در سکوت به
شماره ای که از مدت ها پیش حفظ کرده بود نگاه می کرد. آن شب برای نخستین
بار دلتنگی را به معنای واقعی حس کرد.
روزها می گذشت و او زندگی
رنگارنگ دانشگاهی را بدون توجه پشت سر می گذاشت. به یاد نداشت چند بار دست
های دوستی را که به سویش دراز می شد، رد کرده بود. در این چهار سال تنها در
پی آن بود که برای فوق لیسانس در دانشگاهی که آن پسر درس می خواند،
پذیرفته شود. در تمام این مدت دختر یک بار هم موهایش را کوتاه نکرد.
دختر
بیست و دو ساله بود که به عنوان شاگرد اول وارد دانشگاه آن پسر شد. اما
پسر در همان سال فارغ التحصیل شد و کاری در مدرسه دولتی پیدا کرد. زندگی
دختر مثل گذشته ادامه داشت و بطری های روی قفسه اش به شش تا رسیده بود.
دختر
در بیست و پنج سالگی از دانشگاه فارغ التحصیل شد و در شهری که آن پسر
اقامت داشت کاری پیدا کرد. در تماس با دوستان دیگرش شنید که پسر شرکتی باز
کرده و تجارت موفقی را آغاز کرده است. چند ماه بعد، دختر کارت دعوت مراسم
ازدواج پسر را دریافت کرد! در مراسم عروسی، دختر به چهره شاد و خوشبخت عروس
و داماد چشم دوخته بود و بدون آنکه شرابی بنوشد، مست شد.
زندگی
ادامه داشت. دختر دیگر جوان نبود، در بیست و هفت سالگی با یکی از همکارانش
ازدواج کرد. شب قبل از مراسم ازدواجش، مثل گذشته روی یک کاغذ کوچک نوشت:
فردا ازدواج می کنم اما قلبم از آن توست... و کاغذ را به شکل ستاره ای زیبا
تا کرد.
ده سال بعد، روزی دختر به طور اتفاقی شنید که شرکت پسر با
مشکلات بزرگی مواجه شده و در حال ورشکستگی است. همسرش از او جدا شده و
طلبکارانش هر روز او را آزار می دهند. دختر بسیار نگران شد و به جستجویش
رفت. شبی در باشگاهی، پسر را مست پیدا کرد. دختر حرف زیادی نزد، تنها کارت
بانکی خود را که تمام پس اندازش در آن بود در دست پسر گذاشت... پسر دست
دختر را محکم گرفت، اما دختر با لبخند دستش را رد کرد و گفت: مست هستید،
مواظب خودتان باشید.
زن پنجاه و پنج ساله شد، از همسرش جدا شده بود و
تنها زندگی می کرد. در این سالها پسر با پول های دختر تجارت خود را نجات
داد. روزی دختر را پیدا کرد و خواست دو برابر آن پول و 20 درصد سهام شرکت
خود را به او بدهد اما دختر همه را رد کرد و پیش از آنکه پسر حرفی بزند
گفت: دوست هستیم، مگر نه؟
پسر برای مدت طولانی به او نگاه کرد و در آخر لبخند زد.
چند ماه بعد، پسر دوباره ازدواج کرد، دختر نامه تبریک زیبایی برایش نوشت ولی به مراسم عروسی اش نرفت.
مدتی
بعد دختر به شدت مریض شد، در آخرین روزهای زندگیش، هر روز در بیمارستان یک
ستاره زیبا می ساخت. در آخرین لحظه، در میان دوستان و اعضای خانواده اش،
پسر را بازشناخت و گفت: در قفسه خانه ام سی و شش بطری دارم، می توانید آن
را برای من نگهدارید؟
پسر پذیرفت و دختر با لبخند آرامش جان سپرد.
مرد
هفتاد و هفت ساله در حیاط خانه اش در حال استراحت بود که ناگهان نوه اش یک
ستاره زیبا را در دستش گذاشت و پرسید: پدر بزرگ، نوشته های روی این ستاره
چیست؟
مرد با دیدن ستاره باز شده و خواندن جمله رویش، مبهوت پرسید: این
را از کجا پیدا کردی؟ کودک جواب داد: از بطری روی کتاب خانه پیدایش کردم.
پدربزرگ، رویش چه نوشته شده است؟
پدربزرگ، چرا گریه می کنید؟
کاغذ به زمین افتاد. رویش نوشته شده بود:
معنای خوشبختی این است که در دنیا کسی هست که بی اعتنا به نتیجه، دوستت دارد.
برچسبـهـ ـا :
هیچگاه...
هیچگاه از ارزش هایت دست نکش
چـــــــون...
اگر روزی آن فرد از تو دســـت بکــشد
تو میمانی و یک مـن بی ارزش...
برچسبـهـ ـا :
اینــــــــو آویزه گوشت کن!!
اینو آویزه گوشت کن ....با دل کسی بـــــازی نکن
**دســـت بالای دســـت زیاده!!**
برچسبـهـ ـا :
این بــــــود....
آن روزهایی که برای دیدنش به شکم مادرم لگد میزدم؟!
لعنــــــــــت به من........... ارزشــــــــش را نداشت
بـــــــــــــبخش مــــــــــادر...
برچسبـهـ ـا :
به سلامتی...
به سلامتی اونیکه از قلبت بیرون نمیره
ولــــــــــــــی...
مجبوری از زندگیت بندازیش بیرون!!
مجـــبوری...
برچسبـهـ ـا :
میدونم....مال من نیستی امـــــــــا... دلـــــی کـــه تنــگ باشه
ایــــــــــــــن ...
حـــرفارو نمیـــفهمه بخـــدا نمیفهمه!!
برچسبـهـ ـا :
به سلامتی....
تنهایی کـــــه خیلی با ارزشه
چــــــــون...
خالــــی از آدمای بی ارزشه
برچسبـهـ ـا :
آهای غریبه...!!
آهای غریبه؟!! کنارش مینشینی و با چند آیه قرآن محرمش میشوی...
و من آشنا....با یک دنیا **عشـــق و حســـرت**....به او نامحرمم
برچسبـهـ ـا :